دیجیتال مارکتینگ چیست؟

دیجیتال مارکتینگ، روشی قدرتمند برای ارتباط با مشتریان بالقوه و رشد کسب و کار در دنیای دیجیتال امروز است. با استفاده از اینترنت و سایر ابزارهای دیجیتال، کسب‌وکارها می‌توانند محصولات و خدمات خود را به مخاطبان گسترده‌ای معرفی کنند و تعامل مؤثری با آن‌ها برقرار نمایند. اما دیجیتال مارکتینگ یعنی چه و چرا اینقدر اهمیت دارد؟ در این مقاله از کاسب یار، به طور کامل به معرفی و بررسی دیجیتال مارکتینگ خواهیم پرداخت.

دیجیتال مارکتینگ digital marketing چیست؟

معنی مارکتینگ دیجیتال، بازاریابی آنلاین و یا بازاریابی دیجیتال، تبلیغ برندها برای ارتباط با مشتریان بالقوه است که با استفاده از اینترنت و سایر اشکال ارتباطات دیجیتال صورت می‌گیرد.

دیجیتال مارکتینگ نه تنها شامل ایمیل‌، رسانه‌های اجتماعی و تبلیغات مبتنی بر وب است، بلکه پیام‌های متنی و چندرسانه‌ای به‌عنوان یک کانال بازاریابی نیز جزوی از آن است. اساساً، اگر یک کمپین بازاریابی شامل ارتباطات دیجیتالی باشد، به مشاوره دیجیتال مارکتینگ نیاز دارد.

گفتیم که معنی دیجیتال مارکتینگ digital marketing معمولا به کمپین‌های بازاریابی اطلاق می‌شود که در رایانه، تلفن، تبلت یا دستگاه‌های دیگر ظاهر می‌شوند. این می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد، از جمله ویدیوی آنلاین، تبلیغات نمایشی، بازاریابی موتورهای جستجو، تبلیغات اجتماعی پولی و پست‌های رسانه‌های اجتماعی بخشی از بازاریابی دیجیتال است. امروزه هنوز بازاریابی دیجیتال با “بازاریابی سنتی” مانند تبلیغات مجلات، بیلبوردها و پست مستقیم مقایسه می‌شود.

چرا دیجیتال مارکتینگ مهم است؟

حتما این نکته را قبول دارید که هر نوع بازاریابی می‌تواند به پیشرفت کسب و کار شما کمک کند. با این‌حال، بازاریابی دیجیتال به دلیل دسترسی به کانال‌های دیجیتال اهمیت زیادی پیدا کرده است. در واقع تنها در آوریل 2022، 5 میلیارد کاربر اینترنت در سراسر جهان وجود داشته است.

از رسانه‌های اجتماعی گرفته تا پیام‌های متنی، راه‌های زیادی برای استفاده از تاکتیک‌های دیجیتال مارکتینگ به منظور برقراری ارتباط با مخاطبان هدف وجود دارد. علاوه بر این، بازاریابی دیجیتال دارای حداقل هزینه‌های اولیه است و آن را به یک تکنیک بازاریابی مقرون به صرفه برای مشاغل کوچک تبدیل می‌کند.

با توجه به تنوع روش‌های بازاریابی دیجیتال، مجموعه‌ای از مزایای مشابه متنوع برای مزایای دیجیتالی وجود دارد. در سطحی فراگیر، بازاریابی دیجیتال کسب و کارها را قادر می‌سازد تا در طول فعالیت‌های روزمره، مانند اسکن رسانه‌های اجتماعی، خواندن مقالات آنلاین، تماشای ویدیوها و غیره، به مشتریان دسترسی پیدا کنند.

• مشاوره بازاریابی رایگان برای کسب و کارها

ویژگی های بازاریابی دیجیتال

از دیدگاه کلی، بازاریابی به معنای شناسایی و رفع نیازهای مشتری است. این یک وظیفه مهم در زمینه کسب و کار است، زیرا تلاش‌های بازاریابی موفق می‌تواند منجر به جذب مشتری بزرگ شود. چرخه بازاریابی سنتی شامل تجزیه و تحلیل و جهت‌گیری بازار، ترکیب محصول و محیط کسب و کار است.

اگرچه بازاریابی ریشه‌های عمیقی در تاریخ و فرهنگ کسب و کار دارد، اما بازاریابی دیجیتال یک روش نسبتاً جدید است. با رشد چشمگیر فناوری دیجیتال و افزایش فراگیر رایانه و تلفن‌های هوشمند، کسب و کارها شروع به آزمایش روشهای بازاریابی جدید کردند و در نتیجه بنابراین بازاریابی دیجیتال متولد شد.

1. جغرافیایی وسیع

برخلاف روش‌های سنتی، بازاریابی دیجیتال فقط محدود به یک منطقه جغرافیایی خاص نیست. اینترنت برای خیلی از مردم جهان در دسترس است.

این به کسب و کارها اجازه می‌دهد تا به مشتریانی که در ایالت یا کشور دیگری زندگی می‌کنند، بازاریابی و فروش کنند و بسیاری از موانع بازاریابی سنتی را از بین ببرد. این باعث می‌شود تا دسترسی به بازار کسب‌وکارتان را افزایش دهید و با مخاطبان بیشتری در کانال‌های دیجیتال مختلف ارتباط برقرار کنید.

2. مقرون به صرفه بودن

بازاریابی دیجیتال مارکتینگ نه تنها نسبت به بازاریابی سنتی به مخاطبان بیشتری دسترسی دارد، بلکه هزینه کمتری نیز دارد. هزینه‌های فراوان برای آگهی‌های روزنامه، تبلیغات تلویزیونی و دیگر فرصت‌های بازاریابی سنتی می‌تواند بالا باشد. همچنین بازاریابی سنتی، کنترل کمتری بر روی اینکه آیا مخاطبان هدف شما در وهله اول آن پیام‌ها را خواهند دید یا خیر به شما می‌دهند.

با دیجیتال مارکتینگ، می‌توانید یک قطعه محتوا ایجاد کنید که تا زمانی که وبلاگ شما فعال است، بازدیدکنندگان را به سمت آن جذب کند. حتی می‌توانید یک کمپین بازاریابی ایمیلی ایجاد کنید که پیام‌ها را بر اساس یک زمان‌بندی به فهرست‌های مشتریان هدف ارسال می‌کند و تغییر آن، زمان‌بندی یا محتوا در صورت نیاز آسان است.

3. شخصی سازی

دیجیتال مارکتینگ به شما این امکان را می‌دهد که داده‌های مشتری را به گونه‌ای جمع آوری کنید که بازاریابی آفلاین نمی‌تواند این کار را انجام دهد.

داده‌های جمع‌آوری شده به صورت دیجیتالی بسیار دقیق‌تر و خاص‌تر هستند. تصور کنید خدمات مالی ارائه می‌دهید و می‌خواهید پیشنهادات ویژه‌ای را برای کاربران اینترنتی ارسال کنید، دیجیتال مارکتینگ به شما این امکان را می‌دهد که با مشتریان خود ارتباط دوطرفه داشته باشید.

به استراتژی رسانه‌های اجتماعی خود فکر کنید. زمانی که مخاطبان هدف شما آخرین پست شما را می‌بینند بسیار عالی است، اما زمانی که درباره آن نظر می‌دهند یا آن را به اشتراک می‌گذارند، عالی است. این تعامل برای مشتری شما نیز ارزشمند است.

4. تجزیه و تحلیل بازاریابی دیجیتال مارکتینگ

یکی از مزایای عمده بازاریابی دیجیتال این است که خیلی راحت قابل ردیابی و اندازه‌گیری است. امروزه، تجزیه و تحلیل‌ها به بازاریابان اجازه می‌دهند تا رفتار کاربران را در سطح بسیار دقیقی دنبال کنند: اطلاعاتی مانند چند بار روی یک پیوند کلیک می‌کنند، چقدر زمان صرف یک صفحه وب می‌کنند، چند بار ایمیل‌ها را باز می‌کنند، همه قابل بررسی است.

این روش به بازاریابان اجازه می‌دهد تا بیاموزند که چه روشی با مشتریان موفق است و پیام‌های بازاریابی آنها را در حرکت رو به جلو تطبیق دهند. بررسی این داده‌ها و استفاده از آن‌ها برای تصمیم‌گیری استراتژیک، بخش مهمی از کار یک بازاریاب دیجیتال است و آن‌ها را از همتایان سنتی خود متمایز می‌کند.

چالش‌های دیجیتال مارکتینگ چیست؟

دنیای دیجیتال چالش‌های خاصی را برای بازاریابان ایجاد می‌کند. به عنوان مثال، کانال‌های دیجیتال به سرعت در حال تکثیر هستند و بازاریابان باید با آن‌ها همراه شوند و نحوه استفاده مؤثر از آن‌ها را دریابند. بازاریابان همچنین ممکن است تحلیل و استفاده بهره‌ور از حجم عظیم داده‌هایی که می‌توانند از طریق این پلتفرم‌ها جمع‌آوری کنند، چالش‌برانگیز باشد.

اما شاید مهم‌ترین چالش دیجیتال مارکتینگ این باشد که مصرف‌کنندگان با توجه به گستردگی عظیم دنیای دیجیتال، به طور فزاینده‌ای در دیگر تبلیغات دیجیتال و سایر حواس‌پرتی‌ها غرق می‌شوند و این موضوع، به دست آوردن توجه آن‌ها را دشوارتر می‌کند.

انواع دیجیتال مارکتینگ یا انواع کانال های دیجیتال مارکتینگ چیست؟

در ادامه مقاله با برخی از محبوب‌ترین انواع بازاریابی دیجیتال صحبت می‌کنیم و مروری کوتاه بر هر کدام ارائه می‌دهیم.

1. بازاریابی موتورهای جستجو

بازاریابی موتور های جستجو دو نوع دارد : 1- سئو یا بهینه سازی وب سایت برای موتور های جستجو 2- تبلیغات کلیکی موتورهای جستجو مانند گوگل ادز.

هدف از بازاریابی موتور های جستجو این است که یک کسب و کار در نتایج جستجوی گوگل رتبه بالا کسب کند و در نهایت ترافیک ورودی وب سایت افزایش یابد. برای انجام این کار، متخصصان در مورد کلمات و عباراتی که مصرف‌کنندگان برای جستجوی اطلاعات آنلاین استفاده می‌کنند، تحقیق کرده و از آن اصطلاحات در محتوای خود استفاده می‌کنند.

2. تبلیغات کلیکی

تبلیغات کلیکی یا پرداخت به ازای کلیک، مربوط به تبلیغات پولی و نتایج موتور جستجو اشاره دارد. این یک شکل کوتاه مدت دیجیتال مارکتینگ است، به این معنی که وقتی دیگر پولی پرداخت نکنید، تبلیغ دیگر وجود نخواهد داشت. این نوع تبلیغات نیز مانند سئو یک راه برای افزایش ترافیک وب سایت است.

پرداخت به ازای کلیک می‌تواند به تبلیغاتی که در بالا و کناره‌های صفحه نتایج جستجو می‌بینید، تبلیغاتی که هنگام مرور وب می‌بینید، تبلیغات قبل از ویدیوهای YouTube و تبلیغات در برنامه‌های تلفن همراه اشاره داشته باشد.

3. بازاریابی از طریق رسانه‌های اجتماعی

این نوع بازاریابی؛ شامل هر کاری است که یک کسب و کار از طریق کانال‌های رسانه‌های اجتماعی انجام می‌دهد. تقریباً همه با رسانه‌های اجتماعی آشنا هستند، اما بازاریابان باید با رویکردی یکپارچه به همه شبکه‌های اجتماعی بپردازند. بازاریابی رسانه‌های اجتماعی فقط ایجاد پست برای کانال‌های اجتماعی و پاسخ دادن به نظرات نیست. برای موفق بودن در این روش، تلاش‌های شما باید هماهنگ و منظم باشد.

برای کمک به ثابت ماندن پست‌ها در رسانه‌های اجتماعی، ابزارهای آنلاین زیادی برای خودکار ساختن زمان‌بندی پست‌های رسانه‌های اجتماعی در دسترس هستند. البته بازاریابان فقط باید از این روش به عنوان یک ابزار استفاده کنند، اگر شخص واقعی پشت پست‌ها نباشد، کاربران به سرعت متوجه خواهند شد.

4. بازاریابی محتوا

بازاریابی محتوا از توضیح کامل و اشتراک‌گذاری اطلاعات برای افزایش آگاهی از برند استفاده می‌کند. «محتوا» می‌تواند به معنای پست‌های وبلاگ، منابعی مانند کاغذهای سفید و کتاب‌های الکترونیکی، ویدیوهای دیجیتال، پادکست‌ها و موارد دیگر باشد.

به طور کلی، قبل از هر چیز باید چیز ارزشی برای مصرف کننده ایجاد کند، نه اینکه فقط برند را تبلیغ کند یا سعی در فروش داشته باشد. بازاریابی محتوا درباره ساختن یک رابطه طولانی و قابل اعتماد با مشتری شما است که می‌تواند باعث فروش‌های زیادی با گذشت زمان شود.

5. بازاریابی ایمیلی

حتی با ظهور رسانه‌های اجتماعی، برنامه‌های کاربردی تلفن همراه و سایر کانال‌ها، ایمیل هنوز یکی از موثرترین تکنیک‌های بازاریابی است. این می‌تواند بخشی از یک استراتژی بازاریابی محتوا باشد، ارزشی برای مصرف کنندگان فراهم کند و در طول زمان مخاطب شما را به مشتری تبدیل کند. متخصصان بازاریابی ایمیلی نه تنها می‌دانند که چگونه کمپین‌های قانع کننده ایجاد کنند، بلکه دسترسی مفید به مخاطب را نیز درک می‌کنند.

بیشتر بخوانید: ایمیل مارکتینگ چیست؟

6. بازاریابی موبایلی

این نوع بازاریابی دیجیتال بر روی دستیابی به مخاطبان مورد نظر شما در تلفن هوشمند یا تبلت آن‌ها متمرکز است. بازاریابی موبایلی با پیام‌های متنی، رسانه‌های اجتماعی، وب‌سایت‌، ایمیل و اپلیکیشن‌های گوناگون موبایل به مخاطبان دسترسی دارد. بازاریابان می‌توانند پیشنهادها یا محتوای ویژه را متناسب با یک مکان یا زمان جغرافیایی تنظیم کنند، دقیقا مانند زمانی که یک مشتری وارد فروشگاه می‌شود.

7. بازاریابی وابسته

بازاریابی وابسته یکی از قدیمی ترین شکل های بازاریابی است و دنیای دیجیتال به آن جان تازه ای بخشیده است. در بازاریابی وابسته، شرکت ها و “اینفلوئنسرها” فردی محصولات شرکت دیگری را تبلیغ می کنند و هر بار که فروش انجام می شود یا یک سرنخ تازه به لیست آنها اضافه می شود، کمیسیون دریافت می کنند. بسیاری از شرکت‌های معروف، از جمله آمازون، برنامه‌های وابسته دارند و میلیون‌ها دلار به شرکت‌های وابسته که به فروش محصولاتشان کمک می‌کنند، پرداخت می‌کنند.

8. بازاریابی ویدیویی

بسیاری از کاربران اینترنت قبل از تصمیم گیری برای خرید، برای یادگیری نحوه انجام کاری، خواندن نظر یا فقط برای استراحت به سایت هایی مانند YouTube مراجعه می کنند. بازاریابان می توانند از هر یک از چندین پلتفرم بازاریابی ویدیویی، از جمله ویدیوهای فیس بوک، اینستاگرام و تیک تاک برای اجرای کمپین بازاریابی ویدیویی استفاده کنند. شرکت‌ها بیشترین موفقیت را در ویدیو با ادغام آن با سئو، بازاریابی محتوا و کمپین‌های بازاریابی رسانه‌های اجتماعی گسترده‌تر پیدا می‌کنند.

تعرفه خدمات دیجیتال مارکتینگ

خوب تا اینجا متوجه شدید که دیجیتال مارکتینگ چیه! ولی هزینه آن به چه صورت است؟ هزینه‌های تعرفه بازاریابی دیجیتال شما به عوامل مختلفی بستگی دارد: بودجه بازاریابی شما، اهداف شما، تعداد کانال‌هایی که می‌خواهید استفاده کنید. مشاغل کوچک 10 تا 20درصد از درآمد خود را باید به اینکار اختصاص دهند.

هیچ پاسخ یکسانی برای این سوال وجود ندارد که “بازاریابی دیجیتال چقدر هزینه دارد؟” کسب‌وکارها در اندازه‌های مختلف، با استراتژی‌ها و بودجه‌های کاملا متفاوت هستند. همچنین، همان‌طور که اشاره شد آژانس‌های بازاریابی دیجیتال برای کسب و کارهای کوچک بسیار کمتر از همتایان بزرگتر خود هزینه خواهند کرد.

بیشتر بخوانید: معرفی لیست خدمات دیجیتال مارکتینگ

4 مرحله برای ایجاد استراتژی دیجیتال مارکتینگ

چه یک کسب و کار تاسیس شده باشید و چه یک استارت آپ کوچک، اتلاف وقت و پول در کمپین های بازاریابی یک ترس رایج است. یک استراتژی بازاریابی دیجیتال خوب اجرا شده می‌تواند به شما در دستیابی به اهداف بازاریابی و رشد کسب و کارتان کمک کند.

اگر هرگز یک استراتژی بازاریابی دیجیتال ایجاد نکرده باشید، این روند می تواند کمی ترسناک باشد. خوشبختانه، تنها چهار مرحله کلیدی وجود دارد که باید در نظر داشت که در ادامه ما به معرفی و بررسی آن‌ها پرداخته‌ایم:

1. تحقیق کنید و مخاطب خود را درک کنید

معمولاً، شما مخاطبان خود را بر اساس داده‌های خاص هدف‌گذاری می‌کنید، مانند:

• جنسیت
• سن
• تحصیلات
• قدرت خرید
• محل زندگی

این دقت به شما امکان می‌دهد تا بودجه تبلیغاتی خود را به طور کارآمد خرج کنید و تنها به افرادی که احتمالاً محصول یا خدمات شما را خریداری می‌کنند، بازاریابی کنید.

اما شاید برایتان سوال باشد چگونه به مشتریان ایده‌آل خود برسیم؟ ؛ ابتدا لازم است با تحلیل بازار خود شروع کنید و سوالات زیر را از خودتان بپرسید:

• آیا شما در یک بازار تثبیت‌شده یا در حال توسعه فعالیت می‌کنید؟
• آیا صنعت شما جریان اصلی است؟
• رقبای اصلی شما چه کسانی هستند؟
• چه نوع محتوایی برای آن‌ها خوب کار می‌کند؟

پس از تعریف بازار خود، در مورد نوع مشتری مورد نظر خود فکر کنید و با یک ایده کلی از مشتری ایده‌آل خود شروع کنید، سپس از داده‌ها برای محدود کردن مخاطبان خود استفاده کنید. به عنوان مثال، یک مخاطب هدف برای محصول شما ممکن است مردان، 25 تا 35 ساله، ساکن در تهران، با درآمد ماهانه 15 تا 20 میلیون تومان باشد.

در نهایت، محبوب‌ترین وبلاگ‌ها در صنعت خود را در فروشگاه‌های اینترنتی که خرید می‌کنند و ویدیوهای یوتیوب که تماشا می‌کنند را پیدا کنید و انتشار دهید.

2. اهداف استراتژی بازاریابی دیجیتال و KPI را تعیین کنید

اغلب بازاریابان، اهمیت تعیین هدف را نادیده می‌گیرند و این ناراحت‌کننده است، چرا که یک برنامه بازاریابی خوب می‌تواند باعث تقویت برند شود. داشتن اهداف مشخص، تضمین می‌کند که استراتژی دیجچیتال مارکتینگ شما به راحتی قابل نظارت و به‌روزرسانی است. اما برای دستیابی به این هدف، باید برنامه بازاریابی خود را به درستی تنظیم کنید.

وقتی افراد معمولی به تعیین اهداف فکر می‌کنند، معمولاً اهداف کیفی مانند بهبود تصویر برند یا افزایش جایگاه برند خود در صنعت را در نظر می‌گیرند اما، اندازه‌گیری این نوع اهداف بسیار چالش‌برانگیز است و بهتر است روی اهداف کمی تمرکز بیشتری داشته باشید.

برای مثال، مثلاً، برند A می‌خواهد تصور مشتریان از خود را بهبود بخشد. با این حال، حتی بعد از هزینه کردن مبلغ قابل توجهی برای تبلیغات و ترویج، نمی‌داند چرا اینقدر ترافیک دریافت می‌کند یا چقدر از این ترافیک منجر به تبدیل شده است.

بر خلاف برند B، می‌خواست تبدیل‌های محصول کلیدی X خود را طی شش ماه آینده پنج درصد افزایش دهد. این برند برای هر هدف انتزاعی، معیارهای ملموسی را تعیین کرده است که می‌تواند به راحتی آن‌ها را اندازه‌گیری و آزمایش کند تا کمپین بازاریابی خود را بهبود بخشد.

به طور کلی، با تعیین اهداف واضح و قابل اندازه‌گیری و شناسایی KPIها، برندها می‌توانند رشد بلندمدت را ممکن سازند.

3. استراتژی دیجیتال مارکتینگ خود را ایجاد کنید

حالا که اصول اولیه بازاریابی دیجیتال را یاد گرفتید، وقت آن رسیده که با اجرای کمپین‌های کوچک و هدفمند، کانال‌های بازاریابی مناسب برای برند خود را پیدا کنید. این رویکرد نه تنها ریسک سرمایه‌گذاری‌های بزرگ را کاهش می‌دهد، بلکه به شما کمک می‌کند تا با تحلیل دقیق نتایج، بهترین کانال‌ها برای ارتباط با مخاطبانتان را شناسایی کنید. به جای حدس و گمان، با آزمایش‌های کوچک و استفاده از داده‌ها، می‌توانید کمپین‌های بازاریابی موفقی را طراحی کنید که به رشد برندتان کمک کنند.

4. به بهبود استراتژی خود ادامه دهید

بسیاری از برندها با وجود جمع‌آوری داده‌های درست، برای دستیابی به رشد بلندمدت تلاش می‌کنند اما تبدیل داده‌ها به کمپین بازاریابی سه ماهه بعدی می‌تواند به دلیل مشکلاتی مانند موارد زیر ناامیدکننده باشد:

• ندانستن اینکه چه مشکلاتی نیاز به رفع دارند
• درک ناقص از مخاطب
• سردرگمی به علت داشتن داده‌های زیاد
• بودجه محدود بازاریابی

برای رشد پایدار و بلندمدت، داشتن اهداف واضح و قابل اندازه‌گیری ضروری است. با این حال، رسیدن به این اهداف همیشه آسان نیست و ممکن است نیاز به آزمایش و یادگیری مداوم داشته باشد. رشد کسب‌وکار مانند یک سفر اکتشافی است و در این سفر، گاهی اوقات باید مسیر خود را تغییر دهید و روش‌های جدیدی را امتحان کنید.

هرچه بیشتر در دنیای دیجیتال مارکتینگ پیش می‌روید، بهتر متوجه خواهید شد که کدام روش‌ها برای کسب‌وکار شما موثرتر هستند. شرکت‌های موفق همیشه به دنبال یادگیری و بهبود هستند. آن‌ها مدام آخرین پلتفرم‌های اجتماعی را بررسی می‌کنند و روش‌های جدید بازاریابی را امتحان می‌کنند تا بتوانند رشد بلندمدت کسب‌وکار خود را تضمین کنند.

هدف اصلی یک استراتژی بازاریابی دیجیتال موفق، این نیست که به طور اتفاقی و بدون برنامه‌ریزی به نتیجه برسید. در عوض، باید با جمع‌آوری اطلاعات دقیق و ارزشمند درباره مخاطبان و بازار، یک برنامه بلندمدت و پایدار برای کسب موفقیت‌های مداوم طراحی کنید. به عبارت دیگر، به جای اتکا به شانس و رویکردهای کوتاه‌مدت، باید با یک رویکرد مبتنی بر داده و برنامه‌ریزی دقیق، به سمت رشد پایدار حرکت کنید.

مشاوره دیجیتال مارکتینگ

اگر می‌خواهید یک برنامه بازاریابی دیجیتال موفق انجام دهید، اولین قدم شما این است که اقدامات مختلف را اجرا و تجزیه و تحلیل کنید، باید دقیقا بدانید هر قسمت بازاریابی در کدام استراتژی شما قرار دارد و سناریوهای واقعی را ترسیم کنید. خوشبختانه، یک مشاوره دیجیتال مارکتینگ می‌تواند به شما در انجام این کار کمک کند.

این مشاوران چه کارهای دیگری می‌توانند برای سازمان شما انجام دهند. یک مشاور بازاریابی دیجیتال، برنامه‌های بازاریابی دیجیتال را ایجاد می‌کند، استراتژی‌هایی را تعریف می‌کند که شما نیاز دارید تا خود را در بازار قرار دهید تا رشد کنید و سپس آن‌ها را اجرا کنید و کانال‌های لازم را برای برقراری ارتباط با آنها در نظر بگیرید تا با موفقیت به مخاطبان هدف خود برسید.

شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) در بازاریابی دیجیتال

بازاریابان دیجیتال نیز مانند بازاریابان سنتی از شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI) استفاده می‌کنند. KPIها به آن‌ها اجازه می‌دهند تا عملکرد بلندمدت ابتکارات بازاریابی خود را اندازه‌گیری کرده و آن‌ها را با تلاش‌های رقبای خود مقایسه کنند.

در ادامه، برخی از رایج‌ترین KPI‌هایی که بازاریابان می‌توانند برای سنجش عملکرد خود از آن‌ها استفاده کنند، آورده شده است:

• نرخ کلیک (CTR): این شاخص عملکردی (KPI) معمولاً برای سنجش اثربخشی تبلیغات آنلاین استفاده می‌شود و تعداد افرادی که روی یک تبلیغ خاص کلیک کرده‌اند را به عنوان درصدی از کل افرادی که آن را دیده‌اند، محاسبه می‌کند.
• نرخ تبدیل: نرخ تبدیل حتی فراتر از CTR می‌رود و درصد افرادی که یک اقدام دلخواه مانند خرید انجام داده‌اند را با کل مخاطبانی که تبلیغ به آن‌ها رسیده است، مقایسه می‌کند.
• ترافیک رسانه های اجتماعی: این شاخص تعداد افرادی که با پروفایل‌های رسانه‌های اجتماعی یک شرکت تعامل دارند را ارزیابی می‌کند. این ارزیابی شامل لایک‌ها، فالوورها، بازدیدها، اشتراک‌گذاری‌ها و سایر اقدامات قابل اندازه‌گیری می‌شود.
• ترافیک وب‌سایت: این متریک تعداد افرادی که در یک دوره زمانی مشخص از وب‌سایت یک شرکت بازدید می‌کنند را ارزیابی می‌کند. این می‌تواند به شرکت‌ها کمک کند تا اثربخشی تلاش‌های بازاریابی خود در جذب مصرف‌کنندگان به سایت را ارزیابی کنند.

سخن پایانی

در این مقاله از مجله کاسب یار، با دیجیتال مارکتینگ آشنا شدید. دیجیتال مارکتینگ، یک ابزار قدرتمند برای رشد و توسعه کسب‌وکارها در عصر حاضر است و با توجه به مزایای متعدد آن از جمله دسترسی گسترده به مخاطبان، مقرون‌به‌صرفه بودن، شخصی‌سازی و قابلیت اندازه‌گیری، کسب‌وکارها می‌توانند با استفاده از استراتژی‌های دیجیتال مارکتینگ، سهم بازار خود را افزایش داده و به اهداف تجاری خود دست یابند. با این حال، توجه داشته باشید موفقیت در دیجیتال مارکتینگ مستلزم داشتن دانش کافی، تجربه و ابزارهای مناسب است.

سوالات متداول